کوچه های بن بست

بعضی کوچه ها بن بسته یعنی هیچ راه در رویی نداره.و اینجاست که آدم جرئت برگشتن و نگاه به پشت سرش رو پیدا میکنه.

کوچه های بن بست

بعضی کوچه ها بن بسته یعنی هیچ راه در رویی نداره.و اینجاست که آدم جرئت برگشتن و نگاه به پشت سرش رو پیدا میکنه.

بن بست پنجم

 

به دنبال یه آشنای قدیمی:

وقتی ۶ سالم بود یه دوستی داشتم اسمش هدی بود.

ما با هم خیلی دوست بودیم و همدیگه رو خیلی دوست داشتیم...

ما به هم قول داده بودیم همیشه عین خواهر با هم بمونیم...

دوستی ما تا سالهای آخر دبیرستان هم ادامه داشت اما...

من بی وفایی کردم و جواب آخرین نامش رو ندادم...

تازه عروسیم هم دعوتش نکردم...(البته تلفنش رو نداشتم ها...)

ما شاید ۸ یا ۱۰ سال پیش برای آخرین بار همدیگه رو دیدیم...

من دلم براش تنگ شده.دوست دارم دوباره پیداش کنم.

اینو میدونم که خونشون قمه و رشتش هم کامپیوتره. الان ۲۳ سالشه و

شماره رمزی هم که بین خودمون براش گذاشتیم ۶ بود. شماره من هم ۴ بود.

یادش بخیر .

اون موقع واقعا دوستیامون بی غل و غش بود...

راستی اگه دوست منو میشناسید خبرم کنید...